درد دل مادر داغ دیده

ساخت وبلاگ
آیه ۱۵ مَّنِ اهْتَدَىٰ فَإِنَّمَا يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ وَمَن ضَلَّ فَإِنَّمَا يَضِلُّ عَلَيْهَا وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَىٰ وَمَا كُنَّا مُعَذِّبِينَ حَتَّىٰ نَبْعَثَ رَسُولًا ﻫﺮ ﻛﺲ ﻫﺪﺍﻳﺖ ﻳﺎﻓﺖ ، ﻓﻘﻂ ﺑﻪ ﺳﻮﺩ ﺧﻮﺩﺵ ﻫﺪﺍﻳﺖ ﻣﻰ  ﻳﺎﺑﺪ ﻭ ﻫﺮ ﻛﺲ ﻤﺮﺍﻩ ﺷﺪ ، ﻓﻘﻂ ﺑﻪ ﺯﻳﺎﻥ ﺧﻮﺩﺵ ﻤﺮﺍﻩ ﻣﻰ  ﺷﻮﺩ . ﻭ ﻫﻴ ﺑﺮﺩﺍﺭﻧﺪﻩ ﺑﺎﺭ ﻨﺎﻫﻰ ﺑﺎﺭ ﻨﺎﻩ ﺩﻳﺮﻯ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﻭﺵ ﺧﻮﺩ ﺑﺮ ﻧﻤﻰ  ﺩﺍﺭﺩ ؛ ﻭ ﻣﺎ ﺑﺪﻭﻥ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﻴﺎﻣﺒﺮﻯ ﺭﺍﺑﻔﺮﺳﺘﻴﻢ ، ﻋﺬﺍﺏ نکنیم .(15)    هر کسی راه خدا را برود و به انچه خدا درمورد یک مومن حقیقی گفته،عمل کند،قطعا جزوه هدایت یافته گان است. کارنیک،،عمل صالح،،نماز،قران،صدقه،زکات،کمک به فقرا،دوری از ربا،زنا،ریا،تهمت،غیبت،و هرگناهی،این مواردشامل همان راه هدایت است. و هرکس خلاف سخن خداکند،جزوه گمراهان هست. در دنیا کسی نمیتواند ازگناهان کسی کم کند،،و همچنین دراخرت هم همینطور. البته اين جمله که هيچ كس بار گناه ديگرى را به دوش نمیکشد. ربطی ندارد با آنچه در سوره نحل می‏گويد: (گمراه كنندگان بار مسؤوليت كسانى را كه گمراه كرده ‏اند نيز بر دوش مى‏كشند.)  چون آنها به خاطر اقدام به گمراه ساختن ديگران، خودشان  مسئول آن گناه محسوب مى‏ش درد دل مادر داغ دیده...
ما را در سایت درد دل مادر داغ دیده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1hamid-saravanif بازدید : 178 تاريخ : چهارشنبه 8 دی 1395 ساعت: 17:26

سالهاپیش ، از حوالی تهران شخص مومنی بود ،که قصدداشت بره مشهد ،تا یک ماه بمونه. کارش هم کشاورزی و باغ داری بود،مقداری کارکرد و زحمت کشید،تا پول دربیاره،،، بعدازمدتی کارکردن،،به اندازه یک ماه سفرش پول جورکرد،،و عازم سفرشد. رسیدمشهد و اول رفت زیارت امام رضا،و سلام کردوگفت اومدم یک ماه بمونم پیشت. بعداز یکی دو روز ، جیبشوزدن، خیلی ناراحت شد،چون دیگه هیچی پول نداشت،که برگرده، حتی واسه خرجو مخارجش،غذاش ،هیچی پول نداشت. ازین اتفاق خیلی ناراحت،بود ،رفت پیش امام رضا،گفت من ادمی نیستم که برم گدایی کنم،کمکم کن،من میخاستم یک ماه پیشت باشم،الان هیچی پول ندارم، من به هیچ کسی رو نمیزنم فقط به خودت میگم.مشکلموحل کن،تا ابروم نره،دستم ‌پیش کسی دراز نشه. توهمون حالت ناراحتی خابش میبره. توخواب امام رضا رو میبینه، امام بهش میگه صبح زود هنگام اذان صبح برو دم دروازه اصلی شهر،اولین نفری که از دروازه وارد شد،بهش بگو،اون پولتومیده. نزدیک صبح شده بود،ازخواب بیدارشد،کمی خوشحال بودکه امام رضا داره کمکش میکنه، رفت به سمت دروازه شهر، اذان صبح شد،دید یکی داره از دروازه شهرمیاد،،خوب نگاه کرد دید،این اسماعیله،،معروفه ب درد دل مادر داغ دیده...
ما را در سایت درد دل مادر داغ دیده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1hamid-saravanif بازدید : 4870 تاريخ : چهارشنبه 8 دی 1395 ساعت: 17:25

اسراف از دیدگاه قران هرچیزی که ازحدمتوسط گذشت میشه اسراف. خداوندتو سوره اسرا ایه ۲۹میگه وَلَا تَجْعَلْ يَدَكَ مَغْلُولَةً إِلَىٰ عُنُقِكَ وَلَا تَبْسُطْهَا كُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُومًا مَّحْسُورًا  ﺩﺳﺘﺖ ﺭﺍ ﺑﺨﻴﻠﺎﻧﻪ ﺑﺴﺘﻪ ﻣﺪﺍﺭ ﻭ ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﻛﺎﻣﻞ ﻫﻢ  ﺩﺳﺖ ﻭ ﺩﻝ ﺑﺎﺯ ﻣﺒﺎﺵ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻧﻬﺎیت نکوهیده و ﺩﺭﻣﺎﻧﺪﻩ ﺮﺩﻯ .(29)   یعنی تو هرکاری میانه باش.حتی کسانی که در راه خدا بخشش میکنن،به دیگران کمک میکنن،اوناهم باید حد وسط رعایت کنن،زیاد اگرانجام بدن،خوب نیست،دیگران نسبت بهشون فکربدمیکنن،میگن خودنمایی میکنن،اصلا شاید نیت شون چیز دیگه باشه، خداهم نخاسته توهرکاری ازحدش رد بشیم. اما خدا برای انفاق هم گفته اسراف نکن،میانه باش والذین اذا انفقولم یسرفو ولم یقترو بندگان خدا کسانی اند که هرگاه انفاق میکنند نه اسراف میکنند ونه سخت گیری اما اسراف بیشتر فکر همه رو میبره رو خورد خوراک،ولخرجی،اینم درسته اما ریخت پاش خونه  بهش میگن تبذیر،زیاده روی تو این چیزا  ،به هدر دادن نعمتهای خدا،روبهش میگن تبذیر. هرکسی تو خونش یه هوا غذا درست میکنه که واس شب هم بمونه،وقتی اضافع برسازمان میمونه فرداش میریزن بیرون. یا حسابی می درد دل مادر داغ دیده...
ما را در سایت درد دل مادر داغ دیده دنبال می کنید

برچسب : اسراف از دیدگاه قرآن,اسراف از دیدگاه قرآن و حدیث,اسراف از نظر قران, نویسنده : 1hamid-saravanif بازدید : 176 تاريخ : چهارشنبه 8 دی 1395 ساعت: 17:25

معین نیکان برادرگلم، مومنین بایدتوهمه حال کمک حال مومن دیگه باشن. و به گفته یک بزرگواری،مسلمان ایینه مسلمان دیگریست. معین پسر مادر دل شکسته ای بود،که تمام امیدش به خدا بود برای شفای فرزند دلبندش. از هرفرصتی استفاده میکرد،به هرجامیرسید ،تقاضای دعا داشت. تابلکه خداوند دعای بقیه مومنینو  درحق فرزندش اجابت کنه. اون بسیاردل شکسته بود،همش تو فکرمعین بود،که از دردها نجات پیداکنه،طوری که هرکسی میگفت فلان کارخیرو،،انجام بده فرزندت خوب میشه،،انجام میداد، روزانه به موسسات خیریه،محک،و نیازمندها کمک میکرد، برای مرده ها،خیرات میداد، خلاصه شده بود بنده مخلص خدا که به همه نیازمندها کمک میکرد. و درقبال کارهای خیرش، امیدش به خدابود که تنها پسرشو بهش برگردونه. اما روز به روز متوجه میشد،حال پسرش بدترمیشه، با اینکه تمام دنیا قطع امیدکردن،و دکترها گفتن اخراشه، اما این مادر هیچ وقت قبول نمیکرد که فرزندش بره. به خدا امیدداشت،که دست خالی ردش نمیکنه به گفته امام علی بزرگترین بلا نا امیدیه پس کارش اشتباه نبود، کارکنان بیمارستان میگفتن شانس موندنش صفره،ولی این مادر فقط توکلش به خدابود،و ۹۹درصد امیدبه خوب شد درد دل مادر داغ دیده...
ما را در سایت درد دل مادر داغ دیده دنبال می کنید

برچسب : معین نیکان, نویسنده : 1hamid-saravanif بازدید : 1396 تاريخ : چهارشنبه 8 دی 1395 ساعت: 17:25

خدایا،،، معینم،،، چه بگویم... به که بگویم،...درد دلم را...؟  خدای من چه بگویم از آتش درونم، از فراغ پسرم.  په یه سرم...ازمعین جانم...ازتمام وجودم... معین جان من، پسر من، تو باید په یه سر من  می بودی؟ توباید در پی تابوت من... وبر سر مزار من می بودی؟! پسرم؟ این چگونه پسری بود؟  توچگونه پسری بودی؟توازهمه سر بودی؟،،،، اما تو پیش سر شدی؟! تو جان ما بودی، توقلب  ❤️❤️من بودی... دوست داشتم آن چشمان زیبایت برمن می گریست، آرزویم بودکه تو دست منو، دست تابوت منو بگیری.... پسرنازنینم... پسرقشنگم...حالا من چشم به دیدارتو دوخته ام. گل پسرم،همه وجودم، چگونه مرا رها کردی،چگونه بدون مادر سر میکنی چگونه فراغ و دوری از مرا تحمل میکنی؟ حالا من بااین دل پیر...با این دل شکسته،،با این دست وپای لرزان و بی جان،،،و چشمان گریان ،چگونه بر روی زیبای تو بنگرم..‌ چگونه می توانم بر مزار تو قدم بگذارم ؟  پسرم کاش من بجای تو بودم، کاش تو بر من میگریستی، کاش من بجای تو میمردم و آرام میشدم. من طاقت ناراحتی تو را نداشتم.،طاقت یک لحظه دوری تو را نداشتم، اما حالا رفتنت ونبودت مرا هرلحظه میکشد... پسرم ،❤️چرا رف درد دل مادر داغ دیده...
ما را در سایت درد دل مادر داغ دیده دنبال می کنید

برچسب : درد دل مادرانه,درد دل مادر,درد دل مادر شهید گمنام, نویسنده : 1hamid-saravanif بازدید : 560 تاريخ : چهارشنبه 8 دی 1395 ساعت: 17:25

خاهشا کامل بخونیدتامتوجه حقایق بشید. تا چیزی میشه..مردم میرن سراغ فال گیر،تا از اتفاقی که توراهه،، براشون چیزی بگن،مثلا بگن فلانی بهم میرسه ،نمیرسه،، یا شوهرم ترکم کرده ببین برمیگردع،،؟ مگه اونا خدا هستندکه بدونن؟ خیلیا هستن که برای اتفاقات زندگیشون میرن سراغ فال گیر، کف بین،یاکسی که فال قهوه میگیره،،، اونا هم شروع میکنن خیلی چیزا میگن،وکلی هم پول میخان،،ازبین اون همه حرفو اراجیفشون فقط دو موردش شاید درست دربیاد،بعد همه میگن من قبول دارم،فلانی فال گیره خوبیه،هرچی گفته درست بوده،،، در کل همه اینها خوب نیست، فال گرفتن آثار روانی به بارمیاره،حالافال نیک بدنیست،ولی فال بد موجب ناامیدى و ناتوانى میشه.مهمتر ازون موجب دلسرد شدن نسبت به خدامیشه. به همین خاطر دین اسلام فال بدو محکوم کرده،  حرفای فال گیرها.چندتاش درسته و برخی غلط . ومردم با شنیدن چند اطلاعات درست، همه حرفای اونارو از غلط و درست یکجا همه رو قبول میکنن،، حتی  اون شخص فال گیر در نظرشون  بزرگ میاد.، حالا دلایل جواب گرفتن،و یا اشتباه بودنشو میگم فال تاروت،فال قهوه،فال پاستور،فال حافظ،فال شمع ،کف بینی،،،استخاره،. و اعتقادات وباورهای درد دل مادر داغ دیده...
ما را در سایت درد دل مادر داغ دیده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1hamid-saravanif بازدید : 837 تاريخ : چهارشنبه 8 دی 1395 ساعت: 17:25

مراجعه به دعانویس،رمال، فهمیدن عالم غیب‌،چشم برزخی اول از دعانویس ها . وپیش گوها میگم..چون بحث علم غیب به این موضوع ربط داره. مراجعه به دعانویس خیلی از مردم ،برای حل اختلاف،برای محبت،برای پیش گویی از اینده،و یا طلسم کردن،بستن بخت،یاگشایش بخت دخترش، وبقیه موارد میرن سراغ رمال،دعانویس،جنگیر پیشگو.وووو نمیگم صحت نداره،ولی مراجعه به اینگونه افراد کاردرستی نیست. ماها اگر بریم سراغ اینا،منظورمون اینه خدا کاری نمیتونه بکنه،و قدرت اینا بیشتر ازقدرت خداست و میرن پیششون تا مشکلشونو حل کنن. برفرض که بخت دختری رو بستن،به نظرتون اگرخدا بخادنمیتونه بهترین شوهرو نصیبش کنه؟ همه اینا خاست خداست، اونا دخالت میکنن،ولی قدرت خدا ازشیاطین بیشتره . این کارها چه نوشتن دعا(ورد) در هرموردی،گناه کبیرست،،دخالت توکار خداست،،و ماهم که بریم پیش شون،گناه کردیم،این کار اصلا جایزنیست، یک دعانویسه با ایمان و خداترس، از کتاب های خوب و مناسب استفاده میکنه،مثل مفاتیح،، ودعاهای خوب مینویسه مثل رزق و روزی،رفع گرفتاری،حاجت،،و دعاهایی که جنبه سحرو طلسم نداشته باشه مینویسه.استفاده از این دعاها و مراجعه به این گونه دعانویس ها مش درد دل مادر داغ دیده...
ما را در سایت درد دل مادر داغ دیده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1hamid-saravanif بازدید : 215 تاريخ : چهارشنبه 8 دی 1395 ساعت: 17:25

ماجرای خیبر،و گوشت مسموم، اول اینکه اونچه که رواج داره بین کسانی که میگن پیامبر شهید شده .اینه که پیامبر تو جنگ خیبر غذای مسموم خورده.و یک زن یهود اون غذارو بهش داده  اصلی ترین دلیل که رد میکنه این ادعا رو اینه که اون جریان مال سال 8هجری بوده و شهادت پیامبرسال 11هجری بود. در اون موقع یک زن که خانوادش توجنگ کشته شدند،اومدو گفت من میخام بخاطر سلامتی و پیروزی پیامبر گوسفند نذر کنم..و بعداز پیروزی پیامبر اومد دست گوسفند کباب کرد و با سم بسیار قوی مسموم کرد..و غذا رو اورد که پیامبرو یارانش بخورن.وقتی پیامبر و اصحابش مشغول خوردن شدن ،پیامبر اولین لقمه رو خاست بخوره به همه گفت نخورید که مسمومه. تو روایات هست که میگن جبرییل پیامبرو با خبر کرد.و روایات دیگه هست که میگه اون قسمت از گوسفندخودش به سخن در اومد..و گفت نخورید که مسموم است.و اما یکی از یاران پیامبر مشغول خوردن شده بود وخیلی خورده بود و همون لحظه مرد. پس اگر اون سم پیامبرو مسموم کرده بود چطور سه چار سال بعد اثرکرده،در حالی که یکی از یارانش همون لحظه فوت شد.. پیامبر ازون زنه پرسید چرا اینکارو کردی و اون گفت چون خانوادمو کشته بودی خاست درد دل مادر داغ دیده...
ما را در سایت درد دل مادر داغ دیده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1hamid-saravanif بازدید : 308 تاريخ : چهارشنبه 8 دی 1395 ساعت: 17:25